محل تبلیغات شما



 

فلسفه زندگی سامورايى ها در طول تاريخ مورد تجليل فراوان قرار گرفته و همواره در فرهنگ عامه نيز مورد احترام بوده است. گرچه ممكن است براى عامه مردم واژه سامورايى خشونت و غارت را تداعى كند اما حقيقت اين است كه در شيوه زندگی سامورايى ها سخت كوشى اهمیت فراوان داشته است. روحيه سامورايى در تحول جامعه ژاپن تاثير بسيار داشته و جريان جهانى امور در قرن بيستم را نيز تحت تاثير قرار داده است. بيشترين عاملى كه موجب نفوذ فلسفه و شيوه زندگی سامورايى ها گردید اين حقيقت بود كه آنها زندگی را بى ثبات و ناپایدار مى دانستند زيرا براي يك سامورايى كه به كرات در جنگ های مهلک شركت مى كرد، خطر درهمه جا وجود داشت .

با هفت خصلت می توان سبک زندگی سامورايى ها را تعريف كرد ، اين خصايص دقيقا در كارآفرينى مدرن هم بکار گرفته مى شوند.

1- Kennin

اولين خصيصه از ميان اين 7خصيصه "كنين" است كه به معناى شكيبايى و استقامت مى باشد، در حقیقت اين ویژگی مهمترين خصوصيتى است كه مى توان به يك كارآفرين نسبت داد زيرا كارآفرينان هنگامیکه كسب و كارى را راه اندازى و يا اداره مى كنند با چالش هاى بيشمارى مواجه مى شوند.

آموزش سامورايى ها بر هنرهاى رزمى و پرورش جسم و ذهن تمرکز دارد. براى يك كارآفرين نيز مهم است كه جسمش را سالم نگاه داشته و ذهنش را براى رسيدن به تمركز بيشتر تربيت كرده و نگرش مثبت داشته باشد تا بتواند در رویارویی با چالش های سخت، استقامت كند.

2-Shinnen

اين خصيصه به معنای اعتقاد و ايمان به خود مى باشد. سامورايى در خودباورى پابرجاست و اين باور به اندازه اى در او عميق است كه اطمينان دارد می تواند هر كاری را انجام دهد. قطعا در هنگام مواجهه با سناريو جنگ و چشم انداز مرگ اين خودباورى بسيار حائز اهميت بوده است، "شينن" به ژاپن جنگ زده كمك كرد تا خود را بازسازى كند و تبديل به دومين اقتصاد بزرگ جهان شود.

كارآفرينان نيز بخصوص درهنگام مواجهه با مشكلات و يا هنگامیکه آمارها نااميد كننده هستند بايد خودباوری بالايى داشته باشند.

3-Shincho

اين خصيصه به معنای توجه و مراقبت می باشد. سامورایی ها و جامعه ژاپن در کل در خصوص  نحوه برخوردشان با دیگران بسيار حساس بوده و هستند. آنها داراى نوع پیچیده اى از رسوم بودند كه در كليه تعاملات شخصى شان نيز به آن پایبند بودند.

براى يك كارآفرين نيز مهم است كه بتواند احترام و آداب خاص رفتارى را در مواجه با مخاطبانش نشان دهد. اگرچه اين دیسیپلین رفتارى وما به پیچیدگی دوران سامورايى ها نيست، اما به هرحال كارآفرينان نيز با موقعيت هايى مواجه مى شوند كه دانستن آداب رفتارى مناسب مى تواند برايشان بسيار حياتى باشد( براى مثال جلساتى كه با سرمايه گذاران بالقوه و يا مراجعان كليدى برگزار مى كنند).

4- Seigi

اين خصيصه به اصول اخلاقى "عدالت و انصاف" اشاره مى كند. عليرغم خشونتى كه در شيوه زندگی سامورايى ها رواج داشت، مثال هاى بسيارى در خصوص  نوع دوستى و صداقت سامورايى ها در تاريخ ثبت شده است.

يك كارآفرین هم باید در رفتار خود اخلاقيات را نشان دهد، حفظ صداقت و امانت در تمام جنبه ها براى يك كارآفرين حائز اهميت بسيار است.

5- Sessei

این خصیصه بر میانه روی و اعتدال تاكيد مى كند. امروزه اين خصوصيت در مورد كارآفرينان هم مصداق پیدا مى كند، نیاز به حفظ تعادل ميان كار و زندگی شخصی.

كار بيش از اندازه، بدون وجود سبك زندگی مناسب مسلما به تندرستى و روابط شخصى ضرر مى رساند.

6- Jizen

اين خصيصه بر سخاوتمندى و نيكوكارى تاكيد مى كند. اين ویژگی بخشى ضرورى از خصوصيات لازم براى كارآفرينان است. به خصوص در شرايط  كنونى که مصرف كنندگان بيش از پیش مقتصد و انتخاب گر شده اند. شركت هايى كه محصولات قابل اطمينان تر و سالم ترى توليد مى كنند، در جایگاه ايمن ترى قرار مى گیرند و كارآفرينانى كه چنین شركت هايى را اداره مى كنند ذهنى آرام تر و زندگی شاد ترى را تجربه مى كنند.

7- Kibo

"کیبو" در اصل به معنى اميد است. اين اميد ريشه در درك ارزش زندگی و تجليل از عناصر اصلى آن دارد.

"شاد بودن" چه در گذشته و چه در زمان حال بخش مهمى از فرهنگ ژاپن مى باشد و جشن هايى كه در طى سال در اين كشور برگزار مى شوند نيز مؤيد اين امر هستند.

فرقى نمى كند كه چه مشكلاتى در سر راه يك كارآفرين قرار مى گیرد، او هیچگاه نبايد خنده و تلاش براى شاد بودن در زمان حال را فراموش كند.


اگرچه سامورایی‌ها و نینجاها هر دو جنگجو هستند، اما تفاوت‌های بسیاری باهم دارند. تفاوت سامورایی و نینجا مربوط به طبقه‌ای که به آن تعلق داشتند، نحوه مبارزه، پوشش و سلاح‌های مورد است.

تفاوت سامورایی و نینجا؛ کدام قوی‌تر است؟


ستاره | سرویس علوم - سامورایی‌ها و نینجا‌ها از گذشته‌های بسیار دور به عنوان بخشی از جذابیت فرهنگ ژاپن بوده و هستند. این دو جنگجو که در دوران ژاپن باستان زندگی می‌کردند، در فیلم‌ها و رمان‌ها جاودانه شده‌اند. درحالی‌که جاودانگی و شهرت این دو ممکن است تقریبا یکسان باشد، تفاوت‌هایی نیز دارند. در این مطلب تفاوت سامورایی و نینجا را بررسی می‌کنیم. اگر شما هم یکی از طرفداران این جنگجویان هستید، با ما همراه باشید.

 

تفاوت سامورایی و نینجا

یکی از تفاوت‌های عمده سامورایی و نینجا مربوط به افرادی است که به این دو گروه تعلق دارند. سامورایی‌ها جنگجویان ژاپنی و اغلب نجیب زاده بودند. از طرف دیگر، نینجا‌ها اغلب مزدور بودند، از این‌رو اغلب به طبقات پایین جامعه‌ ژاپن تعلق داشتند.

از انجا که سامورایی‌ها از طبقه‌ اشراف‌زاده بودند، این جنگجویان اغلب با کیمونو‌هایی رنگارنگ و نفیس به تصویر کشیده می‌شوند. کیمونو یکی از لباس‌های سنتی ژاپن محسوب می‌شود. در مقابل نینجا‌ها اغلب با لباس‌های تنگ‌ و کاملا پوشیده به رنگ سیاه و سفید نشان داده شده‌اند.

 

تفاوت سامورایی و نینجا از نظر پوشش

 

یکی دیگر از تفاوت‌های مهم سامورایی و نینجا‌ها نحوه‌ برخورد آنهاست. سامورایی‌ها از قوانین اخلاقی باستانی که به آن بوشیدو» گفته می‌شود، پیروی می‌کنند. برطبق این قوانین آنان حتی در هنگام جنگ نیز به اصول خاصی پایبند هستند. در مقابل نینجاها، در زمان جنگ از هیچ اصول اخلاقی پیروی نمی‌کنند، به گونه‌ای که سبک مبارزات آنان دارای شیوه‌های ناصحیح و غیرمعمول نیز می‌تواند باشد.

در حقیقت، نحوه مبارزه نینجا‌ها کاملا برعکس سامورایی‌ها استف به عنوان مثال، سامورایی‌ها نبرد چهره به چهره را شرافتمندانه‌تر می‌دانند، اما نینجا‌ها در کمین، جاسوسی، خرابکاری، نفوذ و ترور تخصص دارند. به همین دلیل است که نینجا‌ها از سلاح‌های مختلفی استفاده می‌کنند که سامورایی‌ها از آن‌ها بهره نمی‌برند. از جمله این سلاح‌ها می‌توان به ستاره‌های برنده نینجا اشاره کرد.


بیشتر بخوانید: نحوه آموزش و آشنایی با نینجوتسو


یکی از سلاح‌های اصلی نینجا‌ها، شمشیر مخصوصی به نام کاتانا است. این شمشیر تیغه کوتاه و ضربه‌گیر پهنی دارد. این شمشیر‌ها معمولا یک سلاح دیگر را در خود جای می‌دادند یا برای اثرگذاری بیشتر به زهر آغشته بودند. در مقابل سامورایی‌ها از شمشیر‌های بلند و کشیده‌ای در نبرد استفاده می‌کردند، در حقیقت این شمشیرها تنها سلاح سامورایی‌ها در جنگ بود. آنان اجازه نداشتند از ضربات دست و پا استفاده کنند، درحالیکه نینجا‌ها از مهارت‌های زیادی علاوه بر شمشیرزنی استفاده می‌کردند که از آن جمله می‌توان به شنا‌های بی‌صدا، مخفی شدن در آب، تعویض لباس در زیر آب و. اشاره کرد.

 

تفاوت سامورایی و نینجا

 

آخرین تفاوت سامورایی و نینجا مربوط به کسانی است که آنان برای‌شان می‌جنگند. سامورایی‌ها غالبا جنگجویانی هستند که در دوره‌ای که فئودالیسم در ژاپن مسلط بود، در خدمت امپراتور یا شینگون (یکی از فرقه‌های مکتب بودایی) بودند. نینجا‌ها تقریبا به هرکسی که مایل به پرداخت هزینه باشد، خدمت می‌کنند. امروزه آن‌ها به افراد مسلح استخدام شده و قاتلانی تشبیه می‌شوند که مهارت‌های جنگی آنان برای ار بین بردن دشمن به کار می‌رود.

 

مقایسه قدرت سامورایی و نینجا

از لحاظ قدرت، می‌توان همین عدم پایبندی به اصول اخلاقی را علت قدرت بیشتر نینجا‌ها دانست. برای یک نینجا هیچ چیز به اندازه‌ی رسیدن به هدف و اتمام ماموریت اهمیت نداشت؛ بنابراین او ممکن بود از پشت خنجر بزند، از فریب و جاسوسی استفاده کند و .؛ اعمالی که توسط سامورایی‌ها حقیر شمرده می‌شد. سامورایی‌ها همچنین از فنون جنگی ناکارآمدتری استفاده می‌کردند.

 

جدول مقایسه سامورایی و نینجا

سامورایینینجا
اشراف‌زادگانی که از اصول بوشیدو هنگام درگیری و جنگ پیروی می‌کردند.افرادی از طبقه پایین جامعه که در جنگ از هیچ اصول اخلاقی پیروی نمی‌کردند و تنها به دنبال پیروزی بودند.
جنگجویانی که بدون درخواست هیچ پولی، به حاکم آن زمان خدمت می‌کردند.مزدورانی بودند که برای هرکسی که پول پرداخت می‌کرد حاضر به خدمت‌رسانی بودند.
تنها از شمشیر مخصوص سامورایی‌ها استفاده می‌کردند.ترجیح می‌دادند با فریب دادن حریف، او را شکست دهند و از سلاح‌های مختلفی استفاده می‌کردند.
زره جنگی به تن داشتند و اغلب در تصاویر با کیمونوهای نفیس ترسیم شده‌اند.لباس مشکی به تن داشتند و چشمان خود را می‌پوشاندند.
به عنوان سطح نخبه و بالا درنظر گرفته می‌شدند.به عنوان مزدور در نظر گرفته می‌شدند.

 

جمع بندی

اصلی‌ترین تفاوت سامورایی و نینجا را می‌توان به پایبندی سامورایی‌ها به اصول اخلاقی مرتبط دانست. در مقابل نینجاها به هیچ اصولی اخلاقی پایبند نبودند و از هر ترفند و حقه‌ای برای شکست حریف استفاده می‌کردند. نظر شما در مورد سامورایی‌ها و نینجاها چیست؟


سامورایی به نظامیان ژاپن قبل از صنعتی شدن گفته می‌شود. سامورایی‌ها سوارکارانی بسیار ماهر و در استفاده از شمشیر، کمان و نیزه زبردست بودند.  پاداش آنان، بر خلاف نظامیان دیگر، برنج یا مواد غذایی بود. در دوره‌ی امپراتور میجی در سال 68 قدرت از این جنگ سالاران که حاکمان و مجریان عملی ژاپن بودند گرفته شد و آنها تحت سلطه امپراتور میجی درآمدند و جایگاه سامورایی‌ها بسیار تضعیف شد. در ۱۸۷۳ یاماگاتا٬ وزیر جنگ ژاپن٬ قانون انقلابی خدمت وظیفه‌ی عمومی را وضع نمود و همین قانون سبب نابودی قطعی سپاهی‌گری سامورایی شد.

 

سامورایی‌ها نسبت به دوستان و اربابان خود سوگند وفاداری ادا می‌کردند. آنان همچنین از نظام ویژه‌ای به نام بوشیدو پیروی می‌کردند. این نظام دارای انضباط شخصی، مهارت، شجاعت، اطاعت، احترام و ایثار بود. بسیاری از سامورایی‌ها نیز از تعالیم ذن بودیسم استفاده می‌کردند.

 

به افتخار این جنگجویان نجیب تصاویر رنگی شده ای از سامورایی که همگی در سال های 63 تا 1900 گرفته شده اند را مشاهده می کنید.

 

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!

تصاویر واقعی از آخرین سامورایی ها!



سامورایی ها از اعضای یک گروه نظامی در مدل  طبقاتی فئودالی در کشور ژاپن بوده اند. آن ها وقتی که یک نظام دیکتاتوری نظامی به اسم شوگونات در قرن 12 تاسیس شد بسیار معروف شدند. سامورایی ها در طی 700 سال حضور پر رنگی در سراسر ژاپن داشتند تا وقتی که با نزول نظام فئودالی و زنده شدن دوباره نظام امپریالیستی در قرن 19 از مقدار نفوذ آن ها کم  شد. در کشور ژاپن فئودالی سامورایی ها اغلب با اسم بوشی یا بوش معرفی  می شدند و اغلب به یک قوم خاص مربوط بودند و تحت نظر یک شاهزاده یا رییس خدمت می کردند. سامورایی ها طبقه ای از باهوش ها و افسران پاک بودند که حدودا ده درصد از جمعیت کشور ژاپن قرون وسطی را تشکیل میدادند. با ریسمون درباره‌ی فرهنگ سامورایی بیشتر بخوانیم.
 

مقاله-ریسمون-سامورایی.jpg
فلسفه جنگجو های سامورایی چه بود ؟
این فلسفه که تحت عنوان کد سامورایی نامیده شود به اسم بوشیدو شناخته شده بود و در زبان لاتین به ان راه جنگجو هم گفته می شد. کد اخلاقی نیاز داشت تا یک فرد در وقت جنگ و موقع صلح به اصولی مثل افتخار، از خود گذشتن و شجاع بودن مقید باشد. با توجه به این  اصول ، یک سامورایی تا وقتی که نفس بکشد به قسم خود وفادار است. او باید علم و مهارت خودش را در جنگ  بالا ببرد و در جامعه تحت  عنوان یک شخص  متخصص و با علم شناخته بشود.
              
تاریخچه سامورایی
ظهور کردن قبیله ای قوی  به نام فوجیوارا  سبب سقوط رییسان ثروتمند و مالک های قبایلی گشت  که از قدرت و سهم کمی در دستگاه قدرت ان زمان برخوردار بودند. این مالکان با همراهی جنگجویان مسلحی که از آن ها حمایت می کردند مجبور شدند تا پایتخت ان زمان را ترک کرده و بخت خود را در به دست آوردن قدرت در مکانی دیگر امتحان کنند. در اخر ثروت این ها توسط فوجیوارا غارت شده و مکان های اشغال شده بدست ان موقعیت ویژه ای پیدا کرد. در نتیجه این ها ارتباط بین حکومت مرکزی کشور ژاپن با مردم هر روز کمتر  از قبل شد و در اخر  قدرت ی و مقدار نفوذ امپراتور ژاپن  و اعضای سلطنتی هم در اواسط قرن 12 از میان رفت. از سمت دیگر قبایل مهم که حکومت عظیمی  در همه ی  ژاپن داشتند به مرور قدرت را گرفته و افرادی که در سرزمین های انجا زندگی داشتند مقدار کنترل خود را افزایش  دادند. در اخر  دو دسته از قدرتمندترین  قبایل آن موقع به اسم های تایرا و میناموتو شروع به مبارزه با دولت مرکزی در ژاپن کردند. 


مقاله-ریسمون-سامورایی-1.jpg

رشد کردن و قدرت گرفتن سامورایی ها
قبیله میناموتو با  رهبر آن به اسم  یوریموتو نظر  به تاسیس یک مرکز نو برای قدرت در بیرون از کیوتو و در داخل مرکز  خود یعنی کاماکورا داشتند. پس از تاسیس این دولت به مرور به کاماکورا شوگونات معروف گردید. در حالی که شخص امپراطور به عنوان پدر مردم هم شناخته می شد ولی شوگون رییس واقعی بود و ژاپن را اداره می کرد. دولت نظامی که بدست یوریموتو تاسیس شده بود قدرت ی زیادی در ژاپن داشت که با گروه سامورایی ها نیز توانست برتری اشرافیت را کسب کند. کسب  یک عنوان مهم و امتیاز زندگی کردن و موقعیت بهتر در جامعه ان روز ها سبب رشد در فرهنگ ان ها شد. 

دوران نزول سامورایی ها
نفوذ کشورهای غربی سبب شد در های ژاپن به روی مردم جهان باز شود و این کار سبب نیتی محافظه کاران کشور شد که بیشتر آن ها از اعضای جنگجویان سامورایی بودند. در سال ۱۸۶۸ بود که امپراتوری توکوگاوا به سقوط رسید و حکومتی با اسم میجی به وجود آمد . این کار موجب از بین رفتن فئودالیسم و ممنوع شدن حمل سلاح در سراسر ژاپن شد. اگر چه آن ها به نظام میجی کمک کردند ولی به علت اینکه در  میزان ثروت نفوذ پیدا کردند دولت ان زمان روز به روز کمتر از قبل به وفاداری آن ها اطمینان داشت. این دولت در دهه ۱۸۷۰ کارهای اعضای جنگجویان را ممنوع کرده و عوامل ناراضی گروه را سرکوب کرد. در اخر شورش سامورایی ها بدست ارتش ملی که تازه هم  تاسیس شده بود فرونشانده شد. برخی سامورایی هایی که در کنار روسای دولتی قرار داشتند خلع سلاح کرده  و مبدل به نیروی نفوذی در کشور ژاپن شدند. در اوایل قرن 20 کشور ژاپن به یک قدرت در سطح جهانی تبدیل شد و اصول بوشیدو نیز  به یک قانون و اصل اخلاقی برای سربازان ژاپنی تبدیل شد. در طی جنگ جهانی دوم سربازان کشور ژاپن همین اخلاق های سنتی و البته  شمشیرهای خود را هم  جنگ آوردند و مردن و خودکشی کردن را به شکست خوردن ترجیح میدادند.

موز‌ه‌های بسیاری در ژاپن برای نشان دادن این فرهنگ زیبا و اسطوره‌ای ساخته شده‌اند می‌توانید همراه ریسمون به دیدن این موزه‌ها برویم.


مقاله-ریسمون-سامورایی-2.jpg         
فرهنگ سامورایی ها در ژاپن امروزه
ان ها امروزه وجود خارجی ندارند. با این ترتیب، میراث فرهنگ  ان ها الان وجود دارد. فرزندان خانواده های گروههای جنگجویان امروزه وجود دارند. عمل جعل کردن اسلحه و حمل اسلحه در کشور ژاپن ممنوع است. به همین علت، انها امروز نمی توانددر ژاپن  باشند.
در سال 68 که امپراطور میجی به امپراطوری رسید نظام سامورایی را ممنوع کرد. او پرداخت کردن دستمزد برای کلاس سامورایی را لغو کرد. او زمین ها و دارایی های انها را مصادره کرده و بعضی از ان ها شروع به کشاورزی کردند، و بعضی بوروکرات شدند. بچه های سامورایی هرگز نمی گویند که من سامورایی هستم”. به این دلیل که جامعه ژاپن امروزه یک جامعه کاملا مسالمت آمیز است و غیر عادی است که کسی بگوید من سامورایی هستم. بچه های خانواده های ان ها نیز مشاغل معمولی دارند.


یکی از اصول بسیار جالب ژاپنی‌ها، یا بهتر بگوییم سامورایی‌ها یک اعتقاد بسیار جالب به نام خودکشی جوانمردانه است که، در ژاپن به‌هارگیری معروف است. خودکشی جوانمردانه ریشه در اعتقادات عمیق سامورایی‌ها دارد که آنها به مرگ با عزت و شرافت از آن یاد می‌کنند به صورتی که در هنگام شکست و در خطر افتادن جانشان ترجیح می‌دهند که با خودکشی زیر با ذلت دستگیری و زندانی شدن و اسارت نروند.

خودکشی آنها به اینصورت است که با شمشیر کوتاهی به نام واکیزاشی از بالا به پایین شکم خود را پاره می‌کنند و در اثر شدت جراحت عمقی که در بدنشان ایجاد می‌شود میمیرند.[۳]


برخی از آموزه‌های طریقت سامورایی‌ها (برداشت از فیلم گوست داگ. ساختهٔ جیم جارموش):

برداشت دوگانه از یک امر بسیار ناگوار است. انسان نباید در طریقت سامورایی به دنبال چیز دیگری باشد. در هر شیوهٔ دیگری که یک مسلک به حساب می‌آید نیز این امر صادق است. اگر درک انسان بدین گونه باشد بیشتر می‌تواند با طریقت خود هماهنگی ایجاد کند.

اگر بخواهیم در یک‌کلام شرط سامورایی بودن را بیان کنیم باید بگوییم که انسان می‌بایست جسم و روح خود را در اختیار استاد خویش بگذارد. فراموش نکردن استاد، اساسی‌ترین مسئله برای یک مرید است.

دیدن جهان در قالب یک رؤیا بسیار خوب است. آن هنگام که دچار کابوس می‌شوید از خواب برمی‌خیزید و به خود تسلی می‌دهید که تنها یک خواب بوده‌است. چه بسیار گفته‌اند که دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم تفاوت چندانی با رؤیا ندارد.

این یکی از اندرزهای نوشته بر دیوار ناوشیگ است: با مشکلات بزرگ باید رفتاری آرام داشت.» استاد ایته یی می‌گوید: حتی مسائل کم اهمّیّت را بایستی جدّی گرفت.»

به گفتهٔ یکی از بزرگان غلبه بر دشمن در میدان نبرد همچون غلبهٔ شاهین بر یک پرنده است. گرچه شاهین به میان هزاران پرنده پرواز می‌کند اما جز به پرنده‌ای که از پیش نشان کرده‌است توجّهی ندارد.

به گفتهٔ پیشینیان انسان باید به فاصلهٔ هفت نفس، تصمیم خود را بگیرد. مسئلهٔ مهم، مصمم بودن است و داشتن روحیهٔ لازم برای گذر به فراسوی هر چیز.

اگر قرار باشد سر یک سامورایی به ناگاه قطع شود، او باید بتواند یک کار دیگر را هم به انجام برساند با موفّقیّت. اگر انسان به شبحی انتقام جو بدل شود و از خود اراده نشان دهد، حتی اگر سرش را جدا کنند باز هم نخواهد مرد.

همراه داشتن کمی پودر سرخ رنگ مفید خواهد بود. ممکن است سامورایی هنگامی که از خواب برمی‌خیزد چهره اش رنگی پریده به خود گرفته باشد. در چنین زمانی بسیار مفید است که کمی پودر سرخ رنگ را به صورت اش بمالد.

زمانی که انسان تصمیم به قتل کسی می‌گیرد، حتی اگر حرکت مستقیم به سوی هدف، کار بسیار دشواری باشد نباید به این بیندیشد که هدف را دور بزند. طریقت سامورایی راهیست برخاسته از جدّیّت و فوریّت و بهترین روش، حملهٔ مستقیم به سوی هدف است.

جسم ما از میان هیچ، جان یافته‌است. بودن در آنجا که هیچ چیز نیست مفهوم این عبارت است که: شکل، خلأ است.» و این که همه چیز از هیچ به وجود می‌آید یعنی: خلأ، شکل است.» انسان باید بیندیشد که این دو، مقوله‌ای جدا از هم نیستند.

در زندگی، چیزی جز لحظه‌ای که در آن هستیم اهمّیّت ندارد. تمامی ی زندگی انسان، زنجیره‌ای است از لحظات پی در پی. اگر انسان، زمان و لحظهٔ حال را دریابد، دیگر نه کاری برای او خواهد ماند و نه هدفی.

از طوفان و باران بسیار چیزها می‌توان آموخت. زمانی که با رگبارهای ناگهانی روبرو می‌شوید سعی می‌کنید خیس نشوید و فوراً راه خود را تغییر می‌دهید؛ ولی با رفتن به زیر طاق دیوار، باز هم خیس خواهید شد. اگر از آغاز مصمم باشید سرگشته نخواهید شد گرچه باز هم به همان اندازه خیس می‌شوید. فهم این مطلب در تمام امور نیز صادق است.

گفته‌اند به آنچه که روح یک دوران» می‌نامند نمی‌توان رجعت کرد. این که روح به تدریج رنگ می‌بازد ناشی از به پایان رسیدن جهان است. به این دلیل گرچه همه مایلند دنیای امروز به دنیای یکصد سال پیش یا حتی پیشتر بازگردد اما این کار ممکن نیست. پس بسیار مهم است که هر نسل را به خوبی دریابیم.

در سرزمین کامیگاتا نوعی ظرفِ غذای چند لایه داشتند که هنگام تفریح و دیدن گارها از آن استفاده می‌کردند. هنگام بازگشت، آن‌ها را دور می‌انداختند و لگد کوب می‌کردند. در هر چیز و هر مورد این نقطهٔ پایان و دل کندن است که اهمّیّت دارد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حقوق و دیگر هیچ